باز دوباره شب شدو فکرت نمیذاره
بخوابم
باز قراره بدتر از اینم بشه حال خرابم
این همه از ته دل دوست داشتمت چی شد جوابم
باز دوباره قلبِ بی طاقتِ من یاد تو افتاد
باز قراره گم بشم تو خاطراتم داد بیداد
عشق من تو خونمو ویرونه کردی،خونت آباد
سهم من چشمای گریون نبود
سهم من حالِ پریشون نبود
سهم من غمِ فراوون نبود
رفتی و حسم بهت کم نشد
واسه زخمم هیچ چی مرهم نشد
گریه هام تسکین قلبم نشد
فکر کنم تب کردم
راه که میرم خونه دنبالم می افته
انقدر دلتنگم
ضربانِ قلبِ بد حالم می افته
از خدا پنهون نیس
واسه چی پنهون کنم حالم وخیمه
حال من تنها نیست
خونه تو دردی که می کشم سهیمه
نظر خود را بنویسید