درس وفاداری و جانبازیه
قصه نخلای سحرزاد تو
محاله که پاک بشه از ذهنمون
خاطره سروای آزاد تو
خاک مقدس و بهشتی من
حضور تو تنفس بهاره
پنجره ای وا شده رو به خورشید
کیه ازت خاطره ای نداره
رو قله های عشق و سرفرازی
چه با شکوهه رقص پرچم تو
چه دلپذیره با ترنم جام
نفس زدن تو خاک خرم تو
چه پهلوونایی که در راه تو
به قله های عاشقی رسیدن
تو دلشون هوای پر زدن بود
هر جا که آواز تورو شنیدن
میهن سربلند و پیروز من
عشقی به جزتو در دلم ندارم
دلم میخواد منم مث یه عاشق
زندگیمو به پای تو بذارم
نظر خود را بنویسید