I’m going back to 505
به ۵۰۵ برمی گردم
( ۵۰۵ میتونه معانی زیادی داشته باشه، شماره یک آپارتمان، اتاق یک هتل، کد تماس یک منطقه مخصوصا نیو مکزیکو ، شماره یک آزاد راه مخصوصا در کالیفرنیا، شماره خط یک پایانه اتوبوس رانی در شفیلد محل زندگی گروه و یا یک ساعت مشخص ۵:۰۵ . به هر حال جایی که از آن صحبت می شود دقیقا همان نقطه شروع رابطه است. )
If it’s a seven-hour flight or a forty-five-minute drive
چه ۷ ساعت پرواز باشه یا چهل و پنج دقیقه رانندگی
( مهم نیست این بازگشت چقدر برای اون زمان بر است هر طور شده می خواهد خود را به ۵۰۵ برساند. البته ممکن است پرواز هفت ساعته و سپس خارج شدن از فرودگاه تا محل مورد نظر با ماشین منظور باشد. )
In my imagination, you’re waiting lying on your side
With your hands between your thighs
در تخیلاتم، تو در حالی که به پهلو دراز کشیدی منتظری
و دست هات بین ران هات هست
( راوی آرزو دارد کسی که دوستش دارد به اندازه خودش خواهان این بازگشت باشد. دراز کشیدن در حالی که دست ها بین ران ها است کاملا یک ژست تحریک کننده و جذاب است. این قسمت از آهنگ ذهن را به یاد تابلوی معروف The Venus of Urbino می اندازد که خب نمیتونم عکسشو بزارم خودتون سرچ کنید ببینید. تعریف دیگری نیز از خوابیدن در حالی که دست ها بین ران ها گذاشته شده هست و آن زمانی است که فرد تنها خوابیده، حال ماجرا فرق می کند و راوی معشوق خود را می بیند که در تنهایی دراز کشیده. )
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
Stop and wait a sec
وایسا و یک دقیقه صبر کن
( قبل از رفتن معشوق می خواهد درخواستی از او بکند. )
When you look at me like that, my darling, what did you expect?
عزیزم وقتی اونطوری نگاهم می کنی، چه انتظاری داری؟
( این قسمت می تواند دو معنا داشته باشد، اول اینکه معشوق طوری دلبرانه به راوی نگاه می کند که نمی تواند از او بگذرد و دوم اینکه معشوق از او ناراحت است به خاطر ندیدنش و یا دیر آمدنش. )
I’d probably still adore you with your hands around my neck
Or I did last time I checked
احتمالا تو رو با دستات که دور گردنم هست دوست دارم
یا آخرین باری که چک کردم اینطوری بود
( معشوق حتی اگر او را خفه هم بکند باز آنقدر دوستش دارد که حرکتی نخواهد کرد و گویا این تجربه را قبلا هم داشته. این قسمت می تواند به معنای عشق بازی دیوانه وار آنها نیز باشد. )
Not shy of a spark
از یه جرقه خجالت نکش
(معشوق او آنقدر سرزنده و حساس است که به سادگی کارشان به دعوا یا عشق بازی می کشد)
A knife twists at the thought that I should fall short of the mark
اینکه نمی توانم به خواسته هایم برسم مانند چاقویی است که در گلو پیچیده
Frightened by the bite, though it’s no harsher than the bark
وحشت زده به خاطر یک گاز، با اینکه از یه پارس بدتر نیست
( رابطه این دو به گونه ای است که کلمات آسیب بیشتری از جراحت دارند درست مانند اینکه بگویی ای کاش من رو می کشتی ولی این حرف رو نمی زدی. )
The middle of adventure, such a perfect place to start
میانه ماجراجویی، بهترین جا برای شروع هست
( این دو از قبل با هم رابطه داشته اند و حالا راوی سعی دارد معشوق را قانع کند که می توانند دوباره ادامه دهند با اینکه خود آگاه است و می داند ممکن است این رابطه به درد و عذاب منتهی شود. )
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
I’m going back to 505
If it’s a seven-hour flight or a forty-five-minute drive
In my imagination, you’re waiting lying on your side
With your hands between your thighs
به ۵۰۵ برمی گردم
چه ۷ ساعت پرواز باشه یا چهل و پنج دقیقه رانندگی
در تخیلاتم، تو در حالی که به پهلو دراز کشیدی منتظری
و دست هات بین ران هات هست
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
But I crumble completely when you cry
اما وقتی گریه می کنی من کاملا خرد میشم
( آهنگ از اینجا به کلی تغییر می کند گویا راوی حالا احساساتش را عریان فریاد می زند. آنقدر شیفته معشوق است که تحمل دیدن اشک و ناراحتی اش را ندارد. )
It seems like once again you’ve had to greet me with “Goodbye”
انگار یه بار دیگه باید منو با خداحافظی خوشامد بگی
( زمانی که این دو با یکدیگر می گذرانند بسیار کوتاه است و برای همین کلمه خداحافظی در کنار خوش آمد گویی آورده شده. وقتی که در کنار یکدیگر هستند زمان به سرعت می گذرد طوری که گویا او نیامده باید برود. )
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
I’m always just about to go and spoil a surprise
Take my hands off of your eyes too soon
من همیشه دارم یه سورپرایز رو خراب می کنم
دستامو خیلی زودتر از روی چشمات برمی دارم
( راوی احساس می کند هرگز نمی تواند معشوق خود را راضی کند درست مانند کسی که نمی تواند درست یک سورپرایز را انجام دهد. )
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
I’m going back to 505
If it’s a seven-hour flight or a forty-five minute drive
In my imagination, you’re waiting lying on your side
With your hands between your thighs and a smile
به ۵۰۵ برمی گردم
چه ۷ ساعت پرواز باشه یا چهل و پنج دقیقه رانندگی
در تخیلاتم، تو در حالی که به پهلو دراز کشیدی منتظری
و دست هات بین ران هات هست و یک لبخند
(در پایان یک لبخند اضافه شده و این می تواند باز هم در تخیل راوی باشد، چیزی که آرزویش را دارد ببیند: یک لبخند)
نظر خود را بنویسید