هوا تو کردم دوباره بازم دلم تنگ برات
اگر چه دوری از دلم هنوزم میمیرم برات
امید من سنگ صبور باشه برو پیشم نیا
بزار که تنها بسوزم تو غربت دلتنگیام
نه اینکه عاشق نباشم نه اینکه دوست ندارم
میخوام تو اوج بی کسی سر روی شونت بزارم
زخم زبون و صبر من باور بکن حدی داره
یه قلب خالی از امید آخه سوزوندن نداره
منی که حتی گریه هام واسه تو تکراری شده
تو حرف مردمو نزن نگو که جات خالی شده
نگاه سردت هنوزم با خنده هات زجرم میده
حالا خودت منو به این در به دری عادت بده
باور نداری هنوزم عشق تو داغونم کنه
بخند به گریه های من شاید که آرومم کنه
بهش بگین دق میکنم دستش تو دستم نباشه
تموم خاطراتمون نمک به زخمام میپاشه
بهش بگین خاطره هاش آتیش به جونم میزنه
آسمونم زمین بیاد بگین فقط مال منه
تو لحظه های بی کسی سهم من از تو دوریه
اگه صدام در نمیاد دلتنگی و زوریه
هر روز غروب دلتنگتم دوباره تنها میشینم
هر وقت که بارون میباره تو رو کنارم میبینم
هر روز و هر شبم گناهه بدون فقط تو رو میخوام
نگو که واست غریبه ام نگو که خوابت نمیاد
بگو تو هم دوسم داری بگو که دلتنگم میشی
من فقط از خدا میخوام دوباره مهربون بشی
نظر خود را بنویسید