دلکِ گرفته ی من
در نمیره خستگیهاش
بغلش باید بگیرم
که بگم یکم آروم باش
بغضِ خلوت و سکوتم
الانه که بترکه
من یه ماهیم که مونده
تک و تنها تو یه برکه
هیشکی حالمو نفهمید
وقتی رفتنت رو دیدم
اشک من یواشکی بود
خودم اشکامو میچیدم
هیشکی حالمو نفهمید
هیچ جا درد و دل نکردم
آخه حرف هیشکی جز تو
نمیخورد دیگه به دردم
شونه ی تورو میخواستم
واسه اشک بچگونم
که جاتو ندم به هیشکی
که یه وقت نگن دیوونم
من هنوز عاشقت هستم
نگو که دوسم نداری
آخه پیشمی هنوزم
توویِ عکس یادگاری
نظر خود را بنویسید