برگا که مى ریزن، مى رقصن تو باد
از خاطره لبریزن، بگو یادته منو
من عاشق پاییزم، دلم موهاتو مى خواد
باز پاییزه عزیزم، بگو یادته منو
بریدش از من، برید و دل کند
کاشکى مى شد باشه پیشم، گذشته هرچند
به راهش ادامه داد و
به راهم ادامه دادم
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
نگاهش به سمت تقدیر
به پاهام که قفل و زنجیر
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
دوست داشتن تو واسه من یه مرهمه، درد نیست
تقدیر این بود که ازت دور باشم، تقدیر با من همدرد نیست
خیلى حرفا موند بینمون، فرصت نشد به هم بگیم
مى گذرن به وقت تو تا ابد، ساعت هاى زندگیم
بریدش از من، برید و دل کند
کاشکى مى شد باشه پیشم، گذشته هرچند
به راهش ادامه داد و
به راهم ادامه دادم
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
نگاهش به سمت تقدیر
به پاهام که قفل و زنجیر
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
نظر خود را بنویسید