بیا قلکتو بشکن یه قلب توشه ماله منه
کلکشو بکن که تنها شده یه تنه
میگفتی میمونم پات تا ابد
حتی به غلط
چیشد تنها شدم پس
پاییز و سرماشو و گرمی دستاشو
یادم نمیره ولی صدای نفساشو
دوست داشتم صدات کنم خانوم خونم
تو زل گرما بشی سایه بونم
گفتی از هم دیگه نمیبریم نه
ماکه از همدیگه نمیخوریم نه
میدونی بری من روانی میشم
باهم باشیم که نمیسریم نه
مثه یه عقربه تو ساعته رو دیوارم
گفتم هزار بار و نشنیدی یه بارم
منی که بخاطرت زود میخوابیدم
ببین چیشده حالا دیگه چهار صبحه بیدارم
بحثای اون شبو یادم میمونه
به رفیقام گفتی بی من عمرا بتونه
دونه دونه حرفات یه شونه واسه اشکات
کمه وقتی نباشه دستات تو دستام
گفتی از هم دیگه نمیبریم نه
ماکه از همدیگه نمیخوریم نه
میدونی بری من روانی میشم
باهم باشیم که نمیسریم نه
نظر خود را بنویسید