دویدم و دویدم بالای کوه رسیدم
اونور کوه ساز می زنن نوای آواز می زنن
دلنگ دلنگ شاد شدیم از ستم آزاد شدیم
خورشید خان آفتاب کو کلی برنج تو آب کن
خورشید خانم بفرمائید از آن بالا بیاین پائین
ما ظلم رو نفله کردیم آزادی رو قبله کردیم
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
از هر چی خلق پاشد زندگی مال ما شد
از شادی سیر نمی شیم دیگه اسیر نمی شیم
هاجستیم و واجستیم تو حوض نقره جستیم
سیب طلا را چیدیم به خونمون رسیدیم
بالا رفتیم دوغ بود قصه بیبی م دروغ بود
پایین اومدیم ماست بود قصه ما راست بود
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
هاچینپاچینزنجیرو برچین
اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه پستون شیرش ببر هندستون یک زن کردی بستون
اسمش بذاز عم قضی دور کلاش قرمزی
هاچین پاچین هاچین پاچین
نظر خود را بنویسید