تو که اومدی تویِ زندگیم حالم عوض شد
دلم آروم گرفت، پیشِ تو احوالم عوض شد
من از وقتی تو پیدات شد سر و سامون گرفتم
دیگه تنها نموندم، قسمت و فالم عوض شد
چقدر عشقی، چقدر ماهی، چقدر خوبی، چقدر نابی
تو یه گنجی که پیدا کردنت سخته و کمیابی
مثل یه خوابِ شیرینی که خیلی داره میچَسبه
خودِ آرامشی، خیلی قشنگی، عینِ مهتابی
که میتابی
به لطفِ تو دیگه من دردِ بیدرمون ندارم
دلم آشوب نمیشه، چشمایِ گریون ندارم
نمیترسم کسی تَرکَم کنه، تنهام بذاره
تو واسه من بَسی، کاری به این و اون ندارم
نظر خود را بنویسید