تا یادت میفتم قلب من میگیرد
خنده بر لبهایم میمیرد
ازسروروی من خستگی میبارد
دردلم دلتنگی جا دارد
شاخه زیر برفم خشک وتکیده
این بار زور سرما بمن رسیده
بدون توهردلم دلمرده و زردم
تنهایی وحسرت دلتنگی و وحشت
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
وجود من را درهم شکسته غم نبودت درمن نشسته
برگردو برگردان بمن برگ وبرم
پایین بریز ازدوش من این کوه غم را
این یک قدم را بردارو برگرد
نگزار بر دار بماند این مرد
نظر خود را بنویسید